نقش پل ها در توسعه شهرهای مرزی استرالیا

AAP-Dean Lewins

The Darling River in the town of Louth, Saturday, Dec. 6, 2008. Source: AAP-Dean Lewins

اپلیکیشین رادیو اس بی اس را دریافت کنید

راه های دیگر شنیدن

حدود یک قرن پیش، اقامتگاه نوپای Riverina جایی رو به رشد به نظر می رسید. این اقامتگاه که در ساحل رود Murray واقع شده بود، توسط مراتع مسطحی احاطه شده بود که به گفته مقامات راه آهن در آینده جزیی از شهرها می شدند. در آن زمان، حمل و نقل رودخانه ای و ریلی در حال شکوفایی بود و تجارت محصولات کشاورزی در حال رشد بود. آن روزگار، دوره رونق عصر دیگ های بخار بود.


حدود یک قرن پیش، اقامتگاه نوپای Riverina جایی رو به رشد به نظر می رسید. این اقامتگاه که در ساحل رود Murray واقع شده بود، توسط مراتع مسطحی احاطه شده بود که به گفته مقامات راه آهن در آینده جزیی از شهرها می شدند. در آن زمان، حمل و نقل رودخانه ای و ریلی در حال شکوفایی بود و تجارت محصولات کشاورزی در حال رشد بود. آن روزگار، دوره رونق عصر دیگ های بخار بود.

امروزه، با اینکه Murrabit مرکز تجاری شلوغی که طراحان شهری امید آن را داشتند نیست، اما یکی از معدود شهرهایی در Riverina است که یادآور دوره راه آهن است.

یک پل راه آهن کاملا فولادی در Murrabit روی رود Murray قرار گرفته است. این پل، تنها یکی از پل های زیادی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای ارتباط مراکز حاشیه ای جنوب نیوساوت ولز با مناطق مشابه در ویکتوریا ساخته شد و باقیمانده روزهای دور این منطقه است.

در اوایل دهه 1870، Echuca شلوغ ترین بندر داخلی درون سرزمینی استرالیا بود. این شهر که در ساحل رود Murray و حدود 110 کیلومتری Murrabit در جهت پایین دست رود واقع شده بود، قطب تجارت رودخانه ای استرالیا بود.

بارها در امتداد رود به اسکله شلوغ Echuca می رسیدند. در آنجا از کشتی تخلیه می شدند و توسط قطارها به بازار ملبورن می رسیدند.

در آن زمان، کشاورزان جنوب نیوساوت ولز کمپینی راه اندازی کرده بودند تا پلی روی رود Murray ساخته شود تا بتوانند توسط راه آهن Echuca محصولاتشان را با قطار به بازار مصرف برسانند.

در سال 1879، یک خط ریلی به ارتفاع 12 متر که از Echuca می گذشت، خطوط ریلی دو ایالت را به هم وصل کرد و هزینه زیادی روی دست انجمن های شهر در دو ایالت گذاشت.

شهر Tocumwal در نیوساوت ولز دومین شهر Riverina بود که این بودجه دولتی را دریافت کرد. پل چدنی این شهر در اپریل 1895 با هزینه ای معادل 3.3 میلیون دلار امروزی افتتاح شد. برای پروژه های بعدی از طراحی و مواد ارزانتری استفاده شد.

در سال 1887 وزیران Public Works ویکتوریا و نیوساوت ولز با هم دیدار کردند تا درباره اینکه کدام شهرها در امتداد رود Murray سود بیشتری از ایجاد یک پل قطار می برند با هم صحبت کردند. نوبت به شهر Swan Hill رسید. قرارداد با یک مهندس عمران به نام Percy Allan برای انجام کار بسته شد. او بیش از 550 پل را در نیوساوت ولز طراحی کرده بود.

اواخر دهه 1870، تجار محلی ادعا کردند که شهر  Koondrook در ویکتوریا می تواند رقیبی برای Swan Hill شود و حتی از آن پیشی بگیرد. کمپین آنها برای ساخت یک پل روی رود Murray در این منطقه تا سال 1900 مورد بی توجهی قرار گرفت. در این سال بود که قایق مخصوصی که برای حمل ماشین آلات روی رود مورد استفاده قرار می گرفت، در هم شکست و تراکتور کشاورزی به نام John Hackett غرق شد. مسئولان وزارتخانه های Public Works از دو ایالت هفته بعد به محل رفتند و بودجه ای معادل 10345 پوند را برای ساخت یک پل تصویب کردند.

روز دهم اپریل سال 1903 برای شهروندان Koondrook و مردم مناطق نزدیک Barham و Kerang تعطیل اعلام شد تا بتوانند افتتاح پروژه ساخت پل را ببینند. روز شروع بهره برداری از پل نیز که نوزده ماه بعد بود تعطیل اعلام شد. اگرچه امروزه جمعیت Swan Hill حدود ده هزار نفر و جمعیت Koondrook کمتر از هزار نفر است، اما مردم این شهر همچنان به داشتن این پل افتخار می کنند و در اکتبر سال 2004، صدمین سال بهره برداری از آن را جشن گرفتند.

شهر Tooleybuc در نیوساوت ولز در سال 1925 به همسایه ویکتوریایی اش متصل شد. به گفته Richard Ball، نماینده این منطقه در پارلمان، این اتصال باعث شد که این شهر روی نقشه ها ظاهر شود. شهر Murrabit هم چنین رشدی را تجربه کرد. در اوایل قرن بیستم، این شهر یک منطقه مسکونی کشاورزی بود که Gonn Crossing نامیده می شد.

در سال 1911، کشاورزان محلی درخواست کردند که پلی روی رود ساخته شود تا بتوانند محصولاتشان را به Kerang و از آنجا به ملبورن برسانند.

بر اساس تخمین Railway League، پیش بینی می شد که پل جدید باعث شکوفایی این منطقه شود و شهرهای جدید در منطقه ایجاد شود. این برآورد خوشبینانه توجه Border Railway Commission را جلب کرد و در سال 1925، افتتاح یک پل تمام فولادی در Gonn Crossing جشن گرفته شد.

کمی بعد، این منطقه با نام Murrabit شناخته شد و صاحب ایستگاه قطار، اداره پست، خواربار فروشی و قصابی شد و کمی بعد کلیسایی هم در آن ساخته شد. اما پس از حدود یک دهه، حمل و نقل ریلی توسط حمل و نقل جاده ای به حاشیه رانده شد. تجارتهای Murrabit یکی پس از دیگری تعطیل شدند. خط آهن هم نهایتا در سال 1961 بسته شد و برخلاف پیشبینی خوشبینانه Rail League، چراگاه های اطراف Murrabit هرگز تبدیل به شهر نشد.

با این همه، به گفته خانم Jill Sutherland، بدون وجود این پل، Murrabit  نمی توانست آنچه که امروز هست باشد. میراث این خط آهن برای شهر، پلی است که نماد همکاری مردمی است که در فاصله بسیار کمی از هم زندگی می کردند و رود آنها را از هم جدا کرده بود.


همرسانی کنید